وبلاگ :
پاتوق مديريتي
يادداشت :
داستان عشق و ديوانگي
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
باروت كوب
اي زندگي بردار دست از امتحانم
چيزي نه ميدانم نه ميخواهم بدانم
دلسنگ يا دلتنگ، چون کوهي زمينگير
از آسمان دلخوش به يک رنگينکمانم
کوتاهي عمر گل از بالانشينيست
اکنون که ميبينند خارم، در امانم
دلبستهي افلاکم و پابستهي خاک
فوارهاي بين زمين و آسمانم
آن روز اگر خود بال خود را ميشکستم
اکنون نميگفتم بمانم يا نمانم
قفل قفس باز و قناريها هراسان
دلکندن آسان نيست! آيا ميتوانم؟
فاضل نظري
پاسخ
چه زيبا.....ممنون