• وبلاگ : پاتوق مديريتي
  • يادداشت : صندلي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 53 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رفيع زاده 

    اول بايد از بچه ها عذرخواهي کنم که دير جواب دادم.اينترنت نداشتم.البته خدارو شکر بچه ها خيلي از من سوال ندارن.شايدم مرتضي سوالي واسه بقيه نذاشته!!!!

    بهرحال حاضرم مدت نشستنمو رو صندلي داغ تمديد کنن که بحثي از اون نظر پيش نياد.

    اما جواب سوالا:

    از اونجايي که محدوديت در نوشتن نظر وجود داره بايد در چندتا نظر جواب سوالا رو بدم

    1. متولد 30 خرداد 68 در شهر تفت هستم. در سن 3 ماهگي از قنداق خارج شدم. تا شش ماهگي جز شير مادر چيزي نخوردم و در سن دو سالگي طي عمليات پيچيده اي از شير گرفته شدم در همين سال بود که علاوه بر شير پدرمو هم از دست دادم ولي اين فقط و فقط عشقمو نسبت به مادرم چند برابر کرد. در سن 7 سالگي وارد دبستان گلشن تفت شدم، دوره راهنمايي و دبيرستان رو استعدادهاي درخشان خوندم. سال 86 با رتبه 3300 علوم تجربي شدم دوست شما تو دانشگاه يزد. در حال حاضر مجردم و با مامانم تو شهر تفت زندگي ميکنم.

    2. اولين چيزي که به ذهنم اومد اينه: عشق صدها چهره دارد چشم تو آيينه دار عشق/عشق را در چهره آيينه ديدن دوست دارم...

    3. از آدماي خوش مشرب و نه زياده گو و از آدماي خودشيفته بيزارم. خودمم سعي مکنم اينطوري باشم. فکر کنم يکم پر رو هستم.