1.که برم خارج از کشور ادامه تحصيل بشمو خيلي خانم بشم واسه خودم.البته يچيز ديگم بودا.بگم سحرجون؟اشکال نداره؟
2.سوال کردم از والدين.خب بعضياش که....اما از بچگي تا 7.8سالگي به صابون ميگفتم صابان!شيک صحبت ميکردم.
3.خيلي دوسش دارم.خيلي ازش ياد ميکنم.و هرچند گاه يکبار واسه همه تجديد خاطره ميکنم.آره *خونه قبلي مادرجونم درختهاي شمشاد نوروزهاي گرم دلهاي نزديک...به به...
4.اصولا انتخاب ميشم!!دوستيها با آشناييها متفاوته.خوش برخورديشون- موفق بودنشون تو يه زمينه اي – وجاهت و منش رفتاريشون که پسنديده باشه و در گذر زمان صداقت وهمراهي و دلسوزيشون.
5.تعدادشم بگم؟هرچند کار درستي نيست اما خب در دوران جاهليتم با گروهي از رفقا بله!!!واقعا هم مزه داد(با عرض شرمساري شديد)
6.خدا همه رنگه اما توهر رنگي يه رنگه.يعني زيبايي وجلاي همه رنگهاست.اما بيشتر آبي و سبز وزرده.
7.نقطه ضعف اينکه بعضي اتفاقات-حرفها-رفتارها خيلي متاثرم ميکنه .گاهي وقتها زودرنجم گاهي اصلا نميرنجم!دوستامو دوست دارم اما...شايد انتظارم بالاست.جديدنا تمرکزم کم شده.نقطه قوت زياد دارم کدومشو بگم؟؟؟
8.بعضي بعضي مردم بله.چون با اونا زندگي ميکنيم بعضي هنجارها و ناهنجارهارو نظر اونها تفکرشون نگاهشون ميسازه.پس تا حدودي بايد وشايد که بهشون توجه کرد.