• وبلاگ : پاتوق مديريتي
  • يادداشت : از اين درس و كتاب و استاد چه خاطره اي دارين؟؟*2*
  • نظرات : 2 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + & : 


    pas chi shod en conferance grohi , didar dobare o en hame gholo o gharar???????

    پاسخ

    واي چه عصباني.........خوب من که گفتم 11 سختمه اکثريت هم با 11 موافقت کردن...ولي چشم سعي ميکنم جورش کنم.....هنوز خيلي ها آيديشونو ندارم
    + بهروزي 

    سلام محبوبه جان دستت درد نکنه،حالا که خ باروتکوب ما رو لو داد بذارين کل ماجرا رو بگم:جايي که ما رفتيم طبقه زير زير زمين بود و مربوط به تاسيسات و طرح هاي عمراني،چند تا از اتاقا را توزيع کرديم و رسيديم به آخرين اتاق .توي اتاق يه اقايي پشت ميز نشسته بود و 2 تا مراجعه کننده هم داشت،من براش توضيح دادم و پرسيدم مايل به همکاري هست يا نه که يه دفعه يکي از اون مراجعان گفت:ايشون کارمند اينجا نيستن برو اتاقاي ديگه،گفتم تو ليستي که به ما دادن اسم اين ساختمان هم هست،دوباره گفت:برو به جاهاي ديگه توزيع کن منم کمي!!عصباني شدم و گفتم شما خودتون کارمند اينجايين؟!گفتن بله ولي با من کاري نداشته باشين.بنده هم خيلي حق به جانب گفتم :شما خودتون که همکاري نميکنين،وکيل اين آقا هم هستين که همکاري نکنن؟!خدا را شکر گوشي موبايلشون زنگيد و اون آقايي که پشت ميز نشسته بود با خنده فراوان فرمودن ايشون رييس دانشگاه دکتر ميبدي ان،بنده هم با همان قيافه حق به جانب محل حادثه رو سريع ترک کردم،البته خ باروتکوب هم شک کرده بود که ايشون همون رييس دانشگاهه؟!!!طبقه زير زيرزمين،آخه اينقدر دانشگاه محل مناسب برا صحبت نداره ،يا ايشون خيلي خيلي خاکي اند!!!!!!؟
    پاسخ

    سلام سيما جون.....ديگه آخرش بودا......چه سوتيي داديا که اصلا شوخي بردار نبود اونم با رئيس دانشگاه...:))))))))))

    salam
    khoda ghovat
    man inghad az sar kelasai karshenasi khatere daram ke bazi az oghat ie gooshiee mishinamo, chand sasti ba khodam khalvat mikonamo be moroor khaterat mipardazam!!!1
    vali 2ta az shirintarin khateratam:avali marboot mishe be sekhavat dr.damori dar nomre dadan,k shohre am hast!1
    va dovome pichoondan ostadi,k mikhast man v mr khatibi ro bad joor aziat kone.k halesh akhar term asasi gerfte shod111.

    dar paian baraie shoma v ham patoghiha arzeo behtarinha ra daram

    پاسخ

    سلام ممنون.....دومي را اگه توضيحاتش بيشتر بود ماهم ياد ميگرفتيم چه جوري ميشه حال بعضي از اساتيد گرامي را گرفت....واسه استاد دموري فقط کافي بود ترجمه ببري ديگه همچي حل بود
    + سحرالسادات 
    نسيم ،دانه راأزدوش مورچه أنداخت.مورچه دانه رادوباره بردوشش گذاشت وبخداگفت:گاهي يادم ميرودکه هستي،کاش بيشترنسيم مي وزيد.
    پاسخ

    زيبا بود
    + سحرالسادات 
    سلام به همه ، محبوبه خانم سلام و خسته نباشيد مخصوصم براي شما.
    من خاطره اي يادم نيومد. فقط نظر دادم كه بدوني هر شب قبل از خواب حتما يه سري به پاتوق ميزنم.
    در هر لحظه زندگي لبتون خندون ، دلتون شاد .....
    پاسخ

    سلام سحرجان ممنون سلامت باشيممنون از حضور هميشگيت.......براي تو هم آرزوي دلي شاد دارم
    + باروت كوب 
    با عرض سلام. ميخوام براتون خاطره و يا سوتي خودم از كلاس امروز و از ماجراي پريروز خانم بهروزي تو دانشگاه تعريف كنم. امروز بالاخره بعد از يك ماه و نيم ارائه ي درس رفتار رسيد و من تا رفتم ارائه م رو شروع كنم استاد گفتند خانم؟؟ و من هم گفتم: خانم باروت كوب هستم و كلي بحث و موضوع داشتيم از سوتي ما كه همه فك كردن خيلي مغرور هستم كه واژه ي خانم رو به اسمم اضافه كردم و به اسمم وزن دادم!!!!! اين از سوتي خودم....
    پريروز براي توزيع پرسشنامه با خانم بهروزي به ساختمان هرندي رفتيم. مي خواستيم به كارمنديكي از اتاق ها پرسشنامه بديم كه يهو دكتر ميبدي رو اونجاديديم و من كه پشت سر خانم بهروزي بودم به دكتر سلام كردم. اما خ بهروزي دكتر رو تشخيص نداد و وقتي اومد به كارمند پرسشنامه بده دكتر ميبدي گفتند برو به بقيه ي بچه ها بده كه خ بهروزي يهو برگشت به ايشون گفت: شماهم مگه كارمند هستد؟ و دكتر بدون اينكه خودش رو معرفي كنه، يهو پاشد گفت:آره منم كارمندم...( من و اون كارمند هم كه داشتيم مي خنديديم )بعدش به سيما گفتم كه اين رئيس دانشگاهه نه يك كارمند ساده..... و اين كل ماجرا بود شايد جزئياتو خوب تعريف نكرده باشم انشاا... خ بهروزي تكميلش كنند.
    پاسخ

    :))))).........سوتي جالبي بود.....:)))
    + Malih 

    + محمود رفيع زاده 
    نقطه اوج کلاس دکتر دموري امتحان پايان ترمش بود.شب امتحان فقط کافي بود 4تا سوال امتحان سال قبلشو ميخوندي و با صددرصد اطمينان ميرفتي سر جلسه.چون نحوه طراحي سوال ايشون چند مرحله داشت:
    1-پيدا کردن سوال سال قبل از لابه لاي هفتاد من کاغذ
    2-تغير تاريخ امتحان به تاريخ امروز(از آنجايي که سوالات هميشه 1ساعت قبل از امتحان طراحي ميشود اين مرحله هيچ گاه خطا نميدهد)
    3-ارجاع به انتشارات وسفارش تکثير به مقدار زياد جهت حصول اطمينان از گم نشدن برگه سوالات تا سال بعد
    پاسخ

    :)))))
    کاربر گرامي
    در تاريخ يكشنبه 29 آبان 90 نوشته (از اين درس و كتاب ...) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. موفق باشيد.
    + نگار 

    پاسخ

    اين الان يعني نگار و سوتي؟..مگه ميشه!!!.........
    + saeede 

    ياد دانشگاه مخصوصا كلاس دكتر دموري بخير.

    پاسخ

    آره يادش بخير:(((
    + سعيده 
    من فقط شيريني خانم متوسليان را يادمه و سوتي هاي نگار!!!!!
    پاسخ

    سوتي هاي نگارو كيه كه يادش نباشه!!!!