بابا چه جنايتي ؟؟ چرا شايعه درست مي کنين ؟ همين کار ها را مي کنين که گربه ها هر وقت ما آدم ها را از دور مي بينين فرار مي کنند.
داستان اين بود:يکي بود 2 تاي ديگر هم بودن .....
يک روز گربه بيچاره از دست بعضيها ..... پناه آورد پيش من. و داشت درد دل مي کردد. من پيشنهاد دادم از دست بعضي ها کلا دانشگاه را ترک کنه بره.......همين
حالا به نظر شما جنايتش کجا بود؟؟؟