سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام

به امید خدا میخوایم کرکره پاتوقو بالا بکشیم و از سوت و کوری درش بیاریم

اول از همه از خانم بکا و آقای خانی بخاطر آپ کردن هاشون ممنونم

دوم اینکه از دوستانی که همیشه به پاتوق سر میزنن و نظر میذارن بااینکه سوت و کور مونده چند وقته خیلی ممنون ترم

سوم اینکه شنیدیم خانوم انتظاری هم به متاهلین پیوستند.بهشون تبریک میگیم و آرزوی خوشبختی براشون داریم

برای اینکه از سوت و کوری دربیاد پاتوق ،تو این پست تصمیم دارم برای همدیگه شایعه درست کنیم،شایعه های باورنکردنی،هرچی غیرقابل باورتر بهتر:)

لطفا باجنبه هاش وارد این پست بشن و نظر بذارن

اول از همه خودم میگم:

شنیدین آقای بخشایش یه گروه موسیقی با دوستاشون آقایان میثم زارع و حسینی و ...(بقیه فامیلاشون یادم نیس،یه چندتا دیگه هم بودن)تشکیل دادن و چندروز دیگه هم آلبومشون وارد بازار میشه؟فکرکنم اون هفته هم یه برنامه کنسرت تو هتل داد داشته باشن اینجور که دوستاشون میگن:)

شنیدین خانوم دهقانی در یک روز 10 تا اسمس یه جا به چند تا از دوستاش داده و به تک زدن بسنده نکرده؟تازگیا به همه اسمسا هم جواب میده؟جل الخالق:)

شنیدین آقای رفیع زاده پراید خریدن و دیگه به پاتوق سر نمیزنن و با همه سرسنگین شدن ؟حتی نمیذارن رفیقای فابریکشون حتی یه بوق با ماشینشون بزنن:)جل الخالق،مردم چه زود همه چی یادشون میره..پول چه کارا که نمیکنه

شنیدین میگن خانوم جلیلیان چند ماهه هیچ سوتی ای تو دانشگاه و سر کلاسا نداده؟راسته؟

شایعات از بس پر شده این روزا بقیش یادم نمیاد..

شما چی؟ شما یادتون میاد چیزی؟پس بنویسین

سلام...امروز با شنیدن تاریخ 2 تیر یه دفعه یادم افتاد که سالروز جشن فارغ التحصیلیمونه...واجب دونستم هرجور شده حتما یه پست بزنم...چون اصلا یادم نبود و روش زیاد فکر نکردم چیز جالبی به نظرم نرسید که بنویسم...و بدون امادگی شروع به نوشتن این پست کردم...امیدوارم خوشتون بیاد....

یادش بخیر چه زود گذشت....پارسال همین موقع ها بچه ها تو تکاپوی آماده شدن برای این جشن بودن....یادمه لباسای فارغ التحصیلی را وقتی پوشیدیم به چه قیافه های جالبی دراومدیم...مال من که یکی دیگه هم جاش بود بره توش از بس گشاد و خانوادگی بود...مژده، نهال، رویا، سحر،گلنوش،آقای خطیبی و شهیدی و صلواتی و بقیه ...همه همه تو این لباسا قیافه هاشون جالب شده بود...یادمه آقای رفیعزاده شده بودن عین هری پاتر....همه دنبال کلاه هایی میگشتن که منگوله داشته باشه...چه هم همه ای بود تو اتاقی که لباسامون را پرو میکردیم....... افتادن کلاه خانم عادلی با باد کولر وقتی که داشت میرفت روی سن ...زار زدن آستینای بلند من وقتی داشتم میومدم روی سن ...قضیه کم اومدن کباب و جوجه کباب و آبروریزی جلو اساتید و مهمونا...هماهنگی بسیار زیادمون موقع خوندن سرود ای ایران....کن فیکون شدن پروژکتور موقع پخش کلیپ....کلیپ معرفی ترین های کلاس .....و در آخر هم که هل دادن یکی از آقایون به داخل حوض وسط که یادم نیست کیا خیس شدن و کی بود که این کارو شروع کرد......هییییی یادش بخیر...برای نوشتن این پست دوباره فیلم فارغ التحصیلی را مرور کردم...یاد تک تکتون کردم....خیلی زود تموم شد....امیدوارم این دوستیامون پایدار بمونه و هیچوقت همدیگه را فراموش نکنیم....بد نیست شما هم تو این پست اگه خاطره ای از اون روز دارین بگین تا پست ، جالبتر بشه.

سالروز فارغ التحصیلی همه مدیریتیای 86 مبارک 

سلام به همه پاتوقیای عزیز....شرمنده که مدتی نبودم بازم شاید نباشم....از خانم بکا تشکر ویژه دارم که پاتوق را سرپا نگه داشتن و همچنین از آقای رفیع زاده و خانی هم سپاسگذارم.

این پست مخصوص کسایی هست که از خودشون جنبه زیاد نشون بدن، چون دوست ندارم خدایی ناکرده دلخوری پیش بیاد

***به نفرات قبلیت گیر سه پیچ بده بعد نفر قبلیت بیاد تلافی کنه***

حواستون باشه از همدیگه تعریف نمیکنینا و میدون تره بار و هندونه اینا هم راه نمیندازین

با تشکر قبلی از جنبه دوستان

ببینم تو این پست میتونم همه را به جون هم بندازم یا نه

**درمورد آهنگ و قالب هم نظر بدین**